Speakwithskill.com
آنها مرا پراکنده نامیدند تا اینکه این را امتحان کردم
ADHD، خلاقیت، بهبود خود، آموزش ذهن

آنها مرا پراکنده نامیدند تا اینکه این را امتحان کردم

Luca Bianchi1/21/20255 دقیقه خواندن

من افکار پراکنده‌ام را به یک نیروی خلاقانه قدرتمند تبدیل کردم از طریق یک تکنیک ساده آموزش ذهن که رویکرد من به داستان‌گویی، تولید محتوا و ارتباطات را متحول کرد.

از هرج و مرج به روشنی: سفر من

هر وقت حس کرده‌اید که ذهنتان به طور همزمان میلیون‌ها برنامه را اجرا می‌کند؟ دقیقاً من اینگونه بودم. معلمان، دوستان و حتی مادرم پیوسته می‌گفتند که من "پراکنده" هستم و باید "بیشتر تمرکز کنم." اما قضیه این است – اگر پراکندگی همیشه مشکل نباشد که فکر می‌کنیم؟

زنگ بیدارباش

تصور کنید: من در اتاقم نشسته‌ام، احاطه‌شده توسط داستان‌های نیمه‌تمام، پروژه‌های هنری رها شده و حدود ۵۰ تب مرورگر باز. این همان حس کلاسیک ADHD است، درست است؟ اما به جای اینکه آن را یک نقطه ضعف ببینم، شروع به فکر کردن کردم که آیا راهی وجود دارد تا این انرژی را به چیزی قدرتمند تبدیل کنم.

کشف تغییر دهنده بازی

می‌دانید آن لحظات در انیمه‌ها که شخصیت اصلی قدرت پنهانش را کشف می‌کند؟ به طور دقیق همینطور احساس کردم وقتی که به این تکنیک آموزش ذهنی برخوردم. این روند با یک تمرین کلمه تصادفی ساده آغاز شد که به طرز باورنکردنی نحوه تفکر و خلق من را تغییر داد.

متد که همه چیز را تغییر داد

این کاری بود که انجام دادم:

۱. روزانه ۱۵ دقیقه کنار بگذارید
۲. کلمات تصادفی تولید کردم
۳. داستان‌هایی ایجاد کردم که این کلمات را به هم متصل می‌کند
۴. خودم را ضبط کردم که این داستان‌ها را بگویم
۵. ارائه‌ام را مرور و اصلاح کردم

در ابتدا، احساس کاملاً احمقانه‌ای داشتم. مثل اینکه، چه کسی با خودش درباره کلمات تصادفی صحبت می‌کند؟ اما با من بمانید – جالب می‌شود.

چرا این واقعاً مؤثر است

به مغزتان مانند یک کنسول بازی فکر کنید. وقتی پراکنده‌اید، در واقع دارید خیلی بازی‌ها را همزمان اجرا می‌کنید. این تمرین مانند زدن دکمه بازنشانی است و سپس تنها یک بازی را راه‌اندازی کنید – اما آن را واقعاً خوب بازی کنید.

علم پشت این موضوع واقعاً جالب است. وقتی که به تمرین اتصال مفاهیم تصادفی می‌پردازید:

  • مغز شما مسیرهای عصبی جدیدی ایجاد می‌کند
  • حافظه کاری شما بهبود می‌یابد
  • توانایی تمرکز شما تیزتر می‌شود
  • خلاقیت شما منفجر می‌شود

نتایج واقعی

پس از تنها دو هفته، متوجه شدم:

  • ویدیوهای یوتیوب من بیشتر منسجم شدند
  • داستان‌گویی من به طرز چشم‌گیری بهبود یافت
  • می‌توانستم ایده‌هایم را به وضوح توضیح دهم
  • اضطراب من درباره صحبت کردن کاهش یافت
  • محتوای من شروع به جلب توجه بیشتری کرد

فراتر از فقط بهتر صحبت کردن

بهترین قسمت؟ این فقط درباره بهتر صحبت کردن نبود. طرز فکر من در مورد همه چیز را تغییر داد:

  • نوشتن پست‌های وبلاگ آسان‌تر شد
  • نقدهای انیمه من ساختار بیشتری گرفت
  • پخش‌های گیمینگ من سرگرم‌کننده‌تر شد
  • محتوای رسانه‌های اجتماعی من بیشتر جلب توجه کرد

نکات برای حداکثر تأثیر

می‌خواهید خودتان این کار را امتحان کنید؟ این‌ها چیزهایی هستند که برای من بهترین نتیجه را داشتند:

۱. اگر ۱۵ دقیقه زیاد است، با فقط ۵ دقیقه شروع کنید
۲. خودتان را ضبط کنید – بله، در ابتدا خجالت‌آور است، اما واقعاً ارزشش را دارد
۳. در ابتدا خودتان را قضاوت نکنید
۴. آن را سرگرم‌کننده کنید – تصور کنید که شخصیت یکی از بازی‌های مورد علاقه‌تان هستید
۵. پیشرفت‌تان را با دوستان به اشتراک بگذارید (مسئولیت‌پذیری کلیدی است!)

اشتباهات رایج برای جلوگیری

بگذارید شما را از برخی خجالت‌ها نجات دهم:

  • از روز نخست تلاش نکنید که کامل باشید
  • خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
  • قسمت ضبط را نادیده نگیرید (این واجب است!)
  • پس از چند تلاش ابتدایی ناامید نشوید

مزایای غیرمنتظره

جالب‌ترین نکته؟ این تمرین فقط به خلق محتوا کمک نکرد. بلکه بهبود یافت:

  • اعتماد به نفس من در موقعیت‌های اجتماعی
  • توانایی فکر کردن به‌سرعت
  • داستان‌گویی من به طور کلی
  • عملکرد من در مصاحبه‌ها
  • مهارت‌های ارتباطی من به طور کلی

تسلط بر آن

آنچه این تکنیک را قدرتمند می‌سازد این است که می‌توانید آن را با علایق خود سازگار کنید. عاشق بازی هستید؟ از اصطلاحات بازی استفاده کنید. به انیمه علاقه دارید؟ آرکتایپ‌های شخصیت‌ها را وارد کنید. امکان‌ها نامحدود است.

جنبه اجتماعی

از زمانی که سفرم را در تیک‌تاک و اینستاگرام به اشتراک گذاشتم، با صدها نفر که احساس مشابهی داشتند، ارتباط برقرار کرده‌ام. ما یک جامعه حمایت‌کننده ایجاد کرده‌ایم که در آن پیشرفت‌هایمان را به اشتراک گذاشته و یکدیگر را تشویق می‌کنیم.

افکار نهایی

پراکنده بودن یک حکم زندگی نیست. اغلب فقط خلاقیت بدون کنترل است که در انتظار کانال صحیح است. این تکنیک تنها به من کمک نکرد که تمرکز کنم – بلکه به من کمک کرد تا تمایلات طبیعی‌ام را مهار کنم و آن‌ها را به سوپرپاور تبدیل کنم.

به یاد داشته باشید، هدف این نیست که کاملاً تغییر کنید. بلکه درباره پیدا کردن ابزارهایی است که با سبک طبیعی‌تان هماهنگ باشد و به شما کمک کند تا بهترین نسخه از خودتان شوید. و به من اعتماد کنید، اگر این روش برای کسی که روزگاری ۳۷ پروژه ناتمام داشت و نمی‌توانست یک فکر را بدون پرداختن به سه موضوع دیگر کامل کند، کارساز باشد، برای هر کسی می‌تواند مؤثر باشد.

کوچک شروع کنید، مداوم بمانید و ببینید افکار پراکنده‌تان چگونه به بزرگ‌ترین قوتتان تبدیل می‌شود. این سفر ممکن است شما را شگفت‌زده کند – من که قطعاً شگفت‌زده شدم.